قرآن، حدیث و ادعیه
هر یک از صاحبان ادیان، منجی را از دین خود میداند راهحل این اختلاف چیست؟
هر یک از صاحبان ادیان، منجی را از دین خود میداند راهحل این اختلاف چیست؟
صاحبان ادیان، در تشخیص هویت منجی عالم در پایان تاریخ با یکدیگر اختلاف دارند. هر کسی بزرگی از دین خود را رهبر این نهضت میپندارد و او را احیاگر دین خود میداند.
مهمترین اسباب اختلاف عبارتند از:
۱. بشارتهای آسمانی از آن جهت که خبری غیبی و مایه افتخار است؛ هر کسی بهجهت تعصب دینی که دارد، آن را به رهبر و بزرگ دینی خود حمل میکند.
۲. علمای ادیان و دانشمندان مکاتب مختلف، هویت و شخصیت مهدی، موعود آخرالزمان را به درستی نمیشناسند؛ بنابراین هر یک منجی را از رهبران خود میداند.
۱. بشارتهای آسمانی از آن جهت که خبری غیبی و مایه افتخار است؛ هر کسی بهجهت تعصب دینی که دارد، آن را به رهبر و بزرگ دینی خود حمل میکند.
۲. علمای ادیان و دانشمندان مکاتب مختلف، هویت و شخصیت مهدی، موعود آخرالزمان را به درستی نمیشناسند؛ بنابراین هر یک منجی را از رهبران خود میداند.
برای حل مشکل و روشن شدن هویت منجی بشریت مراحلی را باید طی نمود:
۱. تمییز بشارات و نصوص خاصهای که در رابطه با منجی در کتابهای مقدس آسمانی اهل کتاب وارد شده است.
۲. بررسی صفات و خصوصیات منجی در کتابهای مقدس، بدون تأثیرپذیری از پیشفرضها.
۳. بررسی حقایق تاریخ و مقایسه آن با صفات و خصوصیاتی که در کتابهای مقدس درباره منجی آمده است تا مصداق واقعی و هویت شخصی منجی، معین شود.
۴. معرفی امام مهدی علیهالسلام به دیگران تا امکان تطبیق برای آنان نیز فراهم گردد. مشاهده میکنیم که گروهی از مسیحیان با بررسی صفات و خصوصیات مصلح و منجی جهانی در کتابهای مقدس خود و تطبیق آنها بر منجی ترسیم شده در اسلام، به اسلام و تشیع گرویدند و مهدویت اسلامی را پذیرفتند، اینک به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱. تمییز بشارات و نصوص خاصهای که در رابطه با منجی در کتابهای مقدس آسمانی اهل کتاب وارد شده است.
۲. بررسی صفات و خصوصیات منجی در کتابهای مقدس، بدون تأثیرپذیری از پیشفرضها.
۳. بررسی حقایق تاریخ و مقایسه آن با صفات و خصوصیاتی که در کتابهای مقدس درباره منجی آمده است تا مصداق واقعی و هویت شخصی منجی، معین شود.
۴. معرفی امام مهدی علیهالسلام به دیگران تا امکان تطبیق برای آنان نیز فراهم گردد. مشاهده میکنیم که گروهی از مسیحیان با بررسی صفات و خصوصیات مصلح و منجی جهانی در کتابهای مقدس خود و تطبیق آنها بر منجی ترسیم شده در اسلام، به اسلام و تشیع گرویدند و مهدویت اسلامی را پذیرفتند، اینک به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱. قاضی ساباطی مسیحی
او پس از بررسی بشارت اشعیای نبی در شأن مصلح جهانی و مناقشه در تفسیر یهود و نصارا برای آن میگوید: «درنتیجه مقصود از این کلام، همان مهدی موعود اسلامی است؛ زیرا در آنجا درباره منجی میگوید: او به مجرد شنیدن، جزا نمیدهد. و این با اجماع مسلمین سازگاری دارد که میگویند: این صفت از خصوصیات مهدی موعود است».
و نیز میگوید: «عقیده امامیه در اینکه منجی، فرزند حسن عسکری است که در سال ۲۵۵ ه.ق. از مادری به نام نرجس متولد شد و سپس غایب گشت و به اذن خداوند ظهور خواهد نمود، به واقع نزدیکتر است».[۱]
و نیز میگوید: «عقیده امامیه در اینکه منجی، فرزند حسن عسکری است که در سال ۲۵۵ ه.ق. از مادری به نام نرجس متولد شد و سپس غایب گشت و به اذن خداوند ظهور خواهد نمود، به واقع نزدیکتر است».[۱]
۲. علامه محمدصادق فخرالاسلام
او که شخصی مسیحی بوده و پس از تحقیقات فراوان مسلمان و شیعه شده است، در کتابی به نام «انیسالاسلام» که در رد یهود و نصارا نوشته، تمام بشارتها به ظهور منجی را بر امام مهدی علیهالسلام موعود اسلامی منطبق کرده است.
او که شخصی مسیحی بوده و پس از تحقیقات فراوان مسلمان و شیعه شده است، در کتابی به نام «انیسالاسلام» که در رد یهود و نصارا نوشته، تمام بشارتها به ظهور منجی را بر امام مهدی علیهالسلام موعود اسلامی منطبق کرده است.
۳. علامه محمدرضا رضایی
او نیز شخصی یهودی بوده و اسلام را انتخاب کرده است و در کتاب خود به نام «منقول رضایی» بشارات بر منجی را بر مهدی موعود منطبق کرده است.
او نیز شخصی یهودی بوده و اسلام را انتخاب کرده است و در کتاب خود به نام «منقول رضایی» بشارات بر منجی را بر مهدی موعود منطبق کرده است.
پینوشتها
۱. البراهین الساباطیه، قاضی جوادبنمحمد ساباط، ص۲۰۷ و ۲۰۸.