حکایات و تشرّفات

حکایات و تشرفات ۹ : یا مَنِ إسمهُ دَواء و ذِکرِهُ شِفاء

عکس نوشته حکایات و تشرفات 9
عکس نوشته حکایات و تشرفات ۹

 

یا مَنِ إسمهُ دَواء و ذِکرِهُ شِفاء

مریض دارها و گرفتارها بخوانند:

محمد بن یوسف شاشی می گوید: گرفتار مرض بواسیر شدم. به پزشک مراجعه کردم و هزینه زیادی برای درمان مصرف کردم. اما دواء هیچ تاثیری نگذاشت. به همین دلیل نامه ای به حضرت صاحب الزمان نوشتم و از ایشان خواستم تا برایم دعا کند.

نامه ای شریف به دستم رسید که در آن نوشته شده بود، خداوند لباس عافیت و شفا بر تو بپوشاند و تو را در دنیا و آخرت همنشین ما قرار دهد.

پس از این دعا، یک جمعه هم بر من نگذشت که شفا گرفتم و زخم بدنم التیام یافت. یکی از دوستانم که پزشک بود، گفت: از نظر پزشکان چنین دردی که تو داشتی، هیچ دوایی ندارد و این شفا که گرفتی، جز از طرف خدا نیست.
کافی ج۱ ص۵۱۹؛ الارشاد للمفید ص۳۵۲

 

 

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا