حکایات و تشرّفات
حکایات و تشرفات ۲۱ : فرزندت را در چاه بیانداز
حکایات و تشرفات ۲۱ : فرزندت را در چاه بیانداز
روزی امام مهدی، در دامان مادرشان نرجس خاتون بود، ناگاه حس کردند که الان زن های قابله از طرف دشمن وارد خانه میشوند و طفل را شهید می کنند. آن بانو بعلت اضطراب، آنحضرت را در میان چاه آبی که در صحن خانه بود انداخت.
زنان قابله وارد خانه شدند و پس از تفتیش و تفحص، چیزی نیافتند و رفتند. پس از آن، نرجس خاتون سر چاه آمدند و دیدند آب به قدرت خدا تا لب چاه بالا آمده و میوه قلبش روی آب صحیح و سالم مثل ماه شب چهارده است و حتی قنداقه هم تَر نشده است.
ناگاه صدای هاتفی را شنید که ای نرجس این فرزند را چهل روز در چاه بیانداز که آنجا باشد و هرگاه بخواهی او را شیر دهی، ما او را به تو میرسانیم. و او نیز چهل روز این عمل را انجام داد.
بخش پیام های مهدوی "حکایات و تشرفات"