آیا دلیل عقلی بر ضرورت رجعت وجود دارد؟
آیا دلیل عقلی بر ضرورت رجعت وجود دارد؟
۱. قسر دائم یا اکثری محال است
الف. روح و نفس ناطقه، علاقه تام به بدن عنصری دارد و لذا هرگاه بعد از مرگ توجه آن به بدن طبیعی به نحو کامل حاصل شود، زندگی جدید ممکن است.
ب. هر حقیقت، خاصیت و اثری دارد؛ بنابراین پیامبر و امام دارای قوه تکمیل و تعلیم نسبت به جمیع بشر است تا روز قیامت.
ج. در حکمت به اثبات رسیده که قسر دائمی یا اکثری محال است، یعنی هر طبیعت و حقیقتی، محال است که در هیچوقت یا در اکثر اوقات از خاصیتش محروم گردد. نتیجه اینکه رجوع پیامبر و امامان به دنیا از آنجا که در زمان حیاتشان نسبت به تعلیم عموم بشر به فعلیت نرسیده، ضروری است.
۲. ضرورت تداوم راه مصلحان
الف. هر شخص انقلابی که درصدد برپایی نهضتی بزرگ در سطح جامعه است، احتیاج به جانشینانی دارد که اهداف ترسیم شده از طرف او را تبیین و تطبیق نمایند؛ بنابراین بعد از پیامبر، دوازده امام منصوب شدند.
ب. مطابق روایات شیعه و سنی امامان بعد از پیامبر تا روز قیامت دوازده نفرند.
ج. امام دوازدهم، امام مهدی علیهالسلام بزرگترین قیامکننده جهانی است که با هدف برپایی حکومت عدل توحیدی در سطح جهان قیام خواهد نمود.
د. اینگونه قیام، نیاز به آمدن اشخاصی بعد از او دارد که ادامه دهنده راه او در زمینه تبیین و تطبیق منویات و اصول نهضت او باشند که همانند او از مقام عصمت برخوردارند.
نتیجه: ضرورت رجعت اهل بیت
۳. فطریبودن رجعت
الف. ضرورت حکومت عدل عالمگیر، فطری بشر است.
ب. عمر حضرت بعد از ظهور عادی خواهد بود؛ زیرا اصل در عدم اعجاز است.
ج. مطابق قاعده و روایات، مدت حکومت عدل توحیدی طولانی خواهد بود.
د. باید کسانی باشند مثل خود حضرت که ادامهدهنده راه او هستند، وجود داشته باشد.
نتیجه: ضرورت رجعت.
غیر از این ادله عقلی، جهات دیگری وجود دارد که اعتقاد به رجعت را ضروری میسازد:
۱٫ وجود روایات فراوان در موضوع رجعت؛
۲. رجعت، با مسأله امامت گره خورده و اشاره به مظلومیت اهل بیت دارد؛
۳. رجعت، زمینهساز اعتقاد به معاد است و اعتقاد مردم را به قیامت کبرا را هموار میسازد؛
۴. عقیده به رجعت، اثر تربیتی در جامعه دارد؛ زیرا از آنجا که عصر ظهور مانند بهشت روی زمین است که در آن انسانهای بسیار خوب و بسیار بد رجعت میکنند، لذا این عقیده مشوق انسان بر کار خوب است تا به این فضیلت یعنی زندگی در بهشت زمین در عصر ظهور با رجعت نایل آید.
در هر حال به صورت کلی میتوان گفت: رجعت از مباحث نقلی است و عقل مدرک کلیات است و حوزه فعالیت او در اثبات جزئیات مسائل دینی نیست؛ ولی عقل رجعت (زنده شدن گروهی از بردگان در این دنیا) را محال ندانسته و با امکان وقوع آن مخالفتی ندارد.