فلسفه، کلام و عرفان

آیا عقیده به رجعت، نوعی اعتقاد به تناسخ نیست؟

آیا عقیده به رجعت، نوعی اعتقاد به تناسخ نیست؟ آیا عقیده به رجعت، نوعی اعتقاد به تناسخ نیست؟

نظریه تناسخ بر اساس انکار قیامت پی‌ریزی شده و پیروان این مکتب، پاداش و کیفر اعمال و رفتار را منحصر به دنیا می‌دانند. چکیده این عقیده آن است که:
«جهان آفرینش پیوسته در گردش است و هر دوره‌ای تکرار دوره پیشین بوده و این گردش و تکرار پایان ندارد. روح هر انسانی پس از مرگ به دنیا بازمی‌گردد، و این بازگشت مبتنی بر کردار و رفتار پیشین اوست. اگر در روزگار گذشته به کارهای نیک و شایسته دست زده، دوران بعد را با شادی و خوشی سپری می‌کند و اگر مرتکب اعمال ناروا و زشت شده، گرفتار حزن و اندوه می‌گردد».

البته قائلین به تناسخ به چهار گروه تقسیم می‌شوند: برخی از تناسخ در ابدان بشری سخن می‌گویند، گروهی به تناسخ در کالبد حیوانات معتقدند، جمعی تناسخ در نباتات و شماری تناسخ در جمادات را مطرح می‌سازند، که در کتب فلسفی، کلامی و روایی نادرستی این عقاید ثابت شده است.[۱]

از این بیان به روشنی می‌توان فهمید که تناسخ هیچ‌گونه سازگاری و مشابهت با رجعت ندارد. معتقدان به رجعت هرگز منکر قیامت نیستند، بلکه به وقوع این رستاخیز بزرگ همگانی یقین دارند. آنان هیچ‌گاه از تکرار بی‌نهایت دوره‌های آفرینش گفت‌وگو نمی‌کنند، بلکه به پیروی از قرآن برای جهان پایان و فرجامی قطعی می‌شناسند و از همه مهم‌تر آنکه، بنا بر عقیده رجعت، هرگز روح انسان به جسم شخص دیگر منتقل نمی‌شود، بلکه روح شخص رجعت‌کننده به جسم خود او تعلق می‌گیرد.

پی‌نوشت‌ها
۱. ر.ک:‌ اسفار، صدرالمتألهین، ج۹، الباب الثامن فی ابطال التناسخ، صص۱ـ۷۷؛ اشارات، ابن‌سینا، ح۳، صص۳۵۶ـ۳۵۹؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴، صص ۳۲ـ۳۲۲.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا