آیا «رجعت» جسمانی است؟
آیا «رجعت» جسمانی است؟
از روایات رجعت چنین استفاده میشود که رجعت انسانهای خاصی که به دنیا آمدنشان قطعی است، جسمانی است.
بعضی در رد جسمانی بودن معاد و رجعت میگویند: موجودی که استعداد کمال در اوست، هنگامی که کمالات استعدادی آن جنبه فعلیت به خود بگیرد، یعنی از قوه به فعل درآید، دیگر نمیتواند به حال اول برگردد؛ زیرا رجوع از فعلیت به قوه محال است. نفس انسانی با مردن، از ماده تجرد پیدا میکند و یک موجود مجرد مثالی یا عقلی میشود، که این دو رتبه (مثالی و عقلی) از مرتبه ماده برتر است، و وجود آنها از وجود ماده قویتر است. اگر مجدداً نفس بعد از مرگ به ماده تعلق پیدا کند، لازم میآید که از فعل به قوه بازگردد و آن محال است.
علامه طباطبایی در پاسخ به این شبهه میگوید:
آنچه گفته میشود که بازگشت فعل به قوه محال است، مطلب درستی است، ولی زندهشدن یک موجود پس از مرگ از مصادیق آن نیست؛ زیرا اگر انسانی پس از مرگ به دنیا بازگردد و نفس او مجدداً با ماده (بدن قبلی) تماس و تعلق پیدا کند، این امر باعث ابطال اصل تجرد و بازگشت از فعل به قوه نیست. چه اینکه او قبل از مردن، و پیش از قطع رابطه با بدن هم، مجرد بوده است؛ بنابراین تعلق و ارتباط مجدد او با بدن بهطور یقین منافاتی با تجرد او ندارد.
تنها چیزی که هست این است که بر اثر مرگ، روابطی که ضامن تأثیر و فعل نفس در ماده بوده مفقود شده و لذا پس از آن قدرت بر انجام افعال مادی را نداشت، درست مانند، صنعتگری که آلات و ابزار لازم، برای عمل را از دست بدهد. ولی با بازگشت نفس به حال سابق و تعلق آن به بدن مجدداً قوا و ادوات آن را بهکار میاندازد. درنتیجه میتواند حالات و ملکات خود را بهواسطه افعال جدید به مرحلهای فوق مرحله سابق برساند و تکامل تازهای پیدا کند، بدون اینکه سیر نزولی و عقبگرد از حال کمال به نقص، و از فعل به قوه کرده باشد.[۱]
پینوشتها
۱٫ المیزان، علامه طباطبایی، ج۱، ص۲۰۷.